مقایسه دو خط ریسندگی نیمه فاستونی نخ های خاب

مقایسه دو خط ریسندگی نیمه فاستونی نخ های خاب

مقایسه دو خط ریسندگی نیمه فاستونی نخ های خاب

بین دو خط ریسندگی نیمه فاستونی متداول (کاردینگ) و تاو به تاپس تفاوت های زیر به چشم می خورد:

در خط متداول، تغذیه ماشین از الیاف استیپل با طول بلند است، در حالی که در خط تاو به تاپس از تاو (دسته الیاف فیلامنتی) استفاده می شود.

در خط ریسندگی تاو به تاپس، نیازی به ماشین آلات حلاجی و کاردینگ نیست. حذف ماشین پر هزینه کارد و مرحله کاردینگ می تواند سبب سهولت کار و کاهش میزان ضایعات در این خط شود.

ریسیدن الیاف بسیار ظریف زیر ۳ دنیر در کاردینگ الیاف بلند بسیار مشکل بوده، به دلیل خردشدگی الیاف و ضایعات زیاد، ممکن است مقرون به صرفه نباشد. در عین حال، الیاف بسیار ظریف به راحتی در خط ریسندگی تاو به تاپس تبدیل به نخ می شوند.

صرفه نظراز ظرافت الیاف، ریسیدن نخ های بسیار ظریف نیمه فاستونی مانند نخ های ۳۳ و۴۰ سه لای متریک در سیستم نیمه فاستونی متداول یعنی کاردینگ، مشکلات خاص خود را دارد. یکی از این مشکلات کاهش شدید میزان تولید روزانه خط ریسندگی است.

یکی از نقاط قوت ریسندگی تاو به تاپس، ارزان تر بودن ماده اولیه آن یعنی تاو نسبت به مواد اولیه خط ریسندگی کاردینگ یعنی الیاف استیپل می باشد.

 

مقایسه دو خط ریسندگی نیمه فاستونی نخ های خاب

مقایسه دو خط ریسندگی نیمه فاستونی نخ های خاب

 

 

تهیه تاو از بازار محدودیت های خاص خود را دارد، در حالیکه الیاف استیپل به وفور در دسترس بوده، تهیه آن به مراتب آسانتر است.

به دلیل مخلوط شدن تکی الیاف در ماشین کاردینگ، که بهترین روش مخلوط شدن الیاف در صنعت ریسندگی محسوب می شود، نخ رنگی تولید شده در خط ریسندگی نیمه فاستونی متداول  (کاردینگ)، یکنواخت تر از نخ ریسیده شده در خط تاو به تاپس می باشد. این موضوع به ویژه در تهیه نخ های خاب فرش ماشینی که نیاز به نخی با سطح مقطع رنگی یکنواخت دارد، اهمیت زیادی می یابد.

تولید مقادیر کم یا تناژ پایین نخ در خط ریسندگی تاو به تاپس، امکان پذیر تر از ریسندگی متداول است. به عبارتی انعطاف در تولید مقادیر کم نخ در این نوع ریسندگی، بیشتر از ریسندگی متداول است. این موضوع به ویژه در تولید آزمایشی برخی نخ های خاص یا تهیه نخ های خاب برای فرش های ماشینی با تنوع رنگ بالا و تناژ کم، می تواند یک قابلیت خط تاو به تاپس به حساب آید.

به نظر می رسد فرش بافته شده با نخ تاو به تاپس پرزدهی بیشتری نسبت به فرش بافته شده با نخ کاردینگ داشته باشد. پاره پاره شدن الیاف طی فرآیند تاو به تاپس و طول های نایکنواخت تر الیاف حاصل از این سیستم، می تواند دلیل اصلی پرزدهی بیشتر نخ خاب و در نتیجه فرش بافته شده از آن باشد.

به علت ظرافت بالاتر الیاف، فرش بافته شده با نخ های خاب تاو به تاپس دارای نرمی و لطافت بیشتری از فرش های بافته شده با نخ کاردینگ است. این عامل می تواند به طور چشمگیری بر جلب نظر مشتری تاثیر مثبت داشته باشد.

به دلیل ظرافت بالاتر الیاف مصرفی در سیستم تاو به تاپس، نخ خاب حاصل دارای بازگشت پذیری ضعیف تری از نخ های خاب متداول (ریسندگی کاردینگ)است که از الیاف بالای ۵ دنیر تشکیل شده اند. بنابراین ترجیح داده می شود تا ارتفاع خاب فرش بافته شده از این نوع نخ های خاب، کمتر از ارتفاع خاب فرش های متداول باشد. معمولاً آن دسته از فرش های ۱۰۰۰ و ۱۲۰۰ شانه که از نخ های خاب سیستم تاو به تاپس بافته می شوند، دارای ارتفاع خاب ۶ میلی متر و گاه کمتر می باشند.

از نظر فنی، با توجه به آنکه الیاف داخل تاپس تا حدود زیادی موازی هستند، می توان گیل باکس شانه ای را از خط ریسندگی تاو به تاپس حذف کرد و به جای آن از ماشین چندلاکنی فتیله استفاده کرد.

 

در پایان ذکر این نکته ضروری است که به طور طبیعی، خواص فیزیکی-مکانیکی نخ های خاب ریسیده شده در خط ریسندگی متداول (کاردینگ) و خط تاو به تاپس به دلیل تفاوت در ساختار دو نخ، متفاوت می باشد. عمده این تفاوت ها به استحکام، ازدیاد طول تا حد پارگی، بازگشت پذیری فرش بافته شده، نیروی بیرون کشیدن پرز فرش و میزان پرزدهی فرش بافته شده از هر یک از این نوع نخ ها بر می گردد.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *